حالتی مادرزادی که پوست بدن سفید روشن و موهای سر و ابرو و مژه ها سفید یا بور و عنبیۀ چشم ها صورتی رنگ است و چشم در برابر روشنایی بسیار حساس است، آلبینیسم
حالتی مادرزادی که پوست بدن سفید روشن و موهای سر و ابرو و مژه ها سفید یا بور و عنبیۀ چشم ها صورتی رنگ است و چشم در برابر روشنایی بسیار حساس است، آلبینیسم
نام محلی کنار راه مشهد به تربت حیدریه میان تخته لنگر و کافرقلعه در 49350 گزی مشهد. (یادداشت مؤلف). از این محل راه تهران به مشهد بسوی تربت حیدریه منشعب شود
نام محلی کنار راه مشهد به تربت حیدریه میان تخته لنگر و کافرقلعه در 49350 گزی مشهد. (یادداشت مؤلف). از این محل راه تهران به مشهد بسوی تربت حیدریه منشعب شود
عمل شال پوش، درپیچیدن به شال، پوشیدن بشال، پارچۀ کلفتی که در زیر سلاح اسب میگذارند، (ناظم الاطباء)، این جای دیگر دیده نشد و غرابت دارد و محتمل است که مربوط به ترکیب شالپوش باشد، مطلق لباس فقرا اختیار کردن، (آنندراج)، جامۀ مردم فقیر پوشیدن، (از ناظم الاطباء)، گلیم پوشی، جامۀ سطبر و درشت پوشیدن: رقص صوفی فیض گردون را ز خود بس کردنست شالپوشی دشمنی با چرخ اطلس کردن است، اشرف (از آنندراج)، زهی شالپوشی که چون در لباس سخن کرد اطلس برآمد پلاس، ظهوری (از آنندراج)
عمل شال پوش، درپیچیدن به شال، پوشیدن بشال، پارچۀ کلفتی که در زیر سلاح اسب میگذارند، (ناظم الاطباء)، این جای دیگر دیده نشد و غرابت دارد و محتمل است که مربوط به ترکیب شالپوش باشد، مطلق لباس فقرا اختیار کردن، (آنندراج)، جامۀ مردم فقیر پوشیدن، (از ناظم الاطباء)، گلیم پوشی، جامۀ سطبر و درشت پوشیدن: رقص صوفی فیض گردون را ز خود بس کردنست شالپوشی دشمنی با چرخ اطلس کردن است، اشرف (از آنندراج)، زهی شالپوشی که چون در لباس سخن کرد اطلس برآمد پلاس، ظهوری (از آنندراج)